هنر و خلاقیت مفاهیمی نزدیک به هم هستند که در بیان و فرهنگ انسان نقش بسزایی دارند. هنر به خلق آثار دیداری، شنیداری یا مبتنی بر اجرا اشاره دارد که برای برانگیختن احساسات، انتقال ایده ها یا صرفاً ایجاد لذت زیبایی شناختی در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، خلاقیت توانایی تولید ایدهها، راهحلها یا تفسیرهای جدید و نوآورانه است.
هنرمندان از خلاقیت خود برای کشف رسانه های مختلف مانند نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی، رقص، ادبیات، فیلم و غیره استفاده می کنند. آنها اغلب از محیط اطراف، تجربیات و احساسات خود الهام می گیرند تا خلاقیت های منحصر به فرد و معنادار تولید کنند. هنرمندان از طریق هنر خود می توانند با افکار خود ارتباط برقرار کنند، هنجارهای اجتماعی را به چالش بکشند، تجربیات شخصی خود را بیان کنند و تفکر و درون نگری را برانگیزند.
خلاقیت تنها به قلمرو هنر محدود نمی شود. این یک جنبه اساسی از شناخت انسان است که می تواند در حوزه های مختلف مانند علم، فناوری، تجارت و حل مسائل روزمره به کار رود. این شامل تفکر خارج از چارچوب، ریسک کردن، ایجاد ارتباط بین مفاهیم به ظاهر نامرتبط و رهایی از الگوهای مرسوم است.
درگیر شدن در فعالیت های هنری و پرورش خلاقیت می تواند مزایای بی شماری داشته باشد. این به افراد اجازه می دهد تا خود را به طور واقعی بیان کنند، خودآگاهی را افزایش دهند، استرس را کاهش دهند و رشد شخصی را ارتقا دهند. علاوه بر این، هنر و خلاقیت قدرت الهام بخشیدن به تغییرات اجتماعی، تقویت درک فرهنگی و گرد هم آوردن جوامع را دارند.
در پایان، هنر و خلاقیت از اجزای ضروری بیان و نوآوری انسان هستند. آنها افراد را قادر میسازند تا تخیل خود را کشف کنند، ایدههای خود را به اشتراک بگذارند و به غنای میراث فرهنگی ما کمک کنند. استقبال از هنر و پرورش خلاقیت می تواند شادی، الهام و رضایت شخصی را هم برای سازندگان و هم برای مخاطبان به ارمغان بیاورد.
هنر و خلاقیت
یکی از ویژگی های بارز انسان تفکر خلاق است.
خلاقیت عبارت است از اینكه فردی فكری نو و متفاوت ارائه دهد .
افراد خلاق ، افرادی هستند که :
انگیزه بالایی برای پیشرفت دارند.
كنجكاو و جستجوگرند.
در انجام كارها دارای پشتكار و انضباط هستند.
انگیزه بالایی برای كسب تجربیات جدید دارند.
علاقمند به آثار هنری هستند.
می توانند بر روی دیگران بسیار تاثیر گذار باشند .
تخیل فعال و بالایی دارند .
تمایل به انجام كارهایی دارند كه با ریسك توام است .
به طور کلی افراد خلاق كارها را برای لذت و رضایت بخشی انجام می دهند و كمتر تحت تاثیر عوامل بیرونی نظیر شهرت ، پول و یا تایید دیگران كار می كنند. آنها تمایل دارند كه احساسات و هیجانات خود را صریح بیان كنند.
افراد خلاق از هوشی بالاتر از حد متوسط برخوردارند و به موضوعاتی توجه می كنند كه دیگران به آن توجه نداشته اند .
در مواردی آنها برای یك مسئله می توانند چندین راه حل داشته باشند.
اگرچه تمامی عوامل فوق در یك فرد خلاق ممكن است وجود نداشته باشد اما می توان بیان داشت این ویژگیها ممكن است در افراد خلاق بیشتر دیده شود.
هنر بواسطه ویژگیهای زیر می تواند زمینه ساز خلاقیت در انسان باشد :
هنر قادر است شرایطی را فراهم كند كه آدمی بتواند به دور از هیاهو در میان زیباییها سیر كند و بدین وسیله به آرامش برسد و در كنار آن عمیق تر بیاندیشد
• هنر آدمی را وادار می كند كه تجربیات جدیدی كسب كند و آن را به دیگران منتقل كند و این خود سرآغاز تبادل اندیشه و ظهور افكار نو خواهد بود و به گفته ارنست دیمنه از پایه گذاران آموزش و پرورش فرانسه ، هنگامی كه انسان افكار و تجربیات جدید خود را به دیگران منتقل می كند و از ذهن خود خارج می كند باعث شود همچون حلقه ای از زنجیر عمل كند كه با كشیدن آن به بیرون از ذهن باعث بیرون آمدن افكار جدید تری می شود و این اقدام سبب به فعال نمودن مغز برای اندیشیدن بیشتر می شود.
• هنر كمك می كند ذهن آدمی در فضایی آرام بخش و با آزادی سیر كند، كاوش نماید و چیزهای جدید كشف كند و اندیشه هایی بروز دهد كه تجربه نشده است . اصولا هنگامی كه ذهن انسان در فضایی ناآرام بسر می برد و دچار تضاد ها ،نگرانی ها و دغدغه های فراوان است بخش زیادی از انرژی مغز برای مقابله با این نابسامانی ها به هدر می رود و در نهایت خسته و درمانده می شود وهنگامی كه ذهن خسته است عمق تفكر بسیار نزول می كند و انسان قادر به اندیشیدن عمیق نیست و تنها در هنگام كاركردن ، تمایل دارد كه كارهای تكراری كه نیازمند تفكر نیست را به انجام رساند و اگر این عارضه در یك جامعه گسترش یابد می توانیم حدس بزنیم تا چه حد مردم تمایل خواهند داشت برای انجام امور تفكر كنند و فعالیت های خود را با عقل و اندیشه پیش ببرند.
• هنر زمینه ساز انگیزش است و انسان را وادار به حركت می كند . انسانی كه با انگیزش بوده و هدفمند به پیش می رود ،خلاقیت او را همچون دوست برای رسیدن به هدف یاری خواهد کرد.
• هنر با خلق زیبایی ها به مغز انسان آرامش می بخشد و شرایطی را پدید می آورد كه سلول های مغزی در فضایی به دور از هیاهو و نگرانی اندیشه نمایند،چراكه محیط پر استرس و نگران كننده ، برای سلول های مغزی مخرب است.
• هنر بهره گیری از قوه تخیل فعال را در انسان تقویت كرده و این خود می تواند زمینه ساز افكارنو شود .بسیاری از اختراعات بزرگ برگرفته شده از تخیل ذهن بزرگانی است كه در گذشته این اختراعات را در ذهن خود تصور كرده بودند و سپس توسط دیگران به عمل تبدیل شده است.
• هنر زمینه ساز ثبت تجربیات بشر است ، تجربیات ثبت شده بشر مهم ترین چیزها برای واداركردن انسان ها به تفكر است و رشد تفكركردن سرآغاز دست یابی به افكار نو و بروزخلاقیت خواهدبود.
• مغز از دو نیمكره تشكیل شده است .دو نیمه مغز شبیه یكدیگر بوده و هماهنگ با هم عمل می كنند . فعالیت هایی نظیر ریاضیات ،زبان و ارتباط كلامی ، منطق،بررسی و تجزیه و تحلیل و نویسندگی در نیمه سمت چپ مغز انجام می شود و فعالیت های نظیر تصور و تجسم ، شناخت رنگ ، موسیقی ،وزن و آهنگ ، خیالات و آرزوها بر عهده نیمه راست مغز است . هرگاه انسان بتواند از دو نیمه مغز استفاده كند كارایی مغز بطور فوق العاده ای افزایش خواهد یافت . نود درصد مردم با سمت چپ مغز خود فكر می كنند بسیاری از دانشمندان با بهره گیری از هنر تلاش كرده اند نیمه راست مغز خود را فعال نگهدارند و به همین علت لازم است كه با بهره گیری از هنر قابلیت های مغزی خود را افزایش دهیم .
• هنر دارای تاثیرات درمانی بر روی بدن انسان دارد كه با بهره گیری از آن می توان به درمان بعضی عارضه ها پرداخت و یا از بعضی مشکلات پیشگیری نمود و این خود سبب سلامت جسم و مغز می شود. روانكاوان معتقدند هنر از نظر عاطفی موجب كاهش احساس خشم و نفرت و پرخاشگری در كودك می شود و خلق آثار هنری می تواند باعث تقویت اعتماد به نفس در كودك شود . بكار گیری روش های درمانی نظیر نمایش درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، كاربرد موسیقی در درمان بیماران مضطرب و افسرده در حال افزایش است .
بدون دیدگاه